۱۳۹۲ خرداد ۱۴, سه‌شنبه

نگاهی‌ اجمالی به انتخابات ایران


پس از گذشت ۳۵ سال از آغاز حکومت ضد انسانی‌ و فاشیست مذهبی در ایران ,اکنون برای یازدهمین بار شاهد انتخاباتی نمایشی و مهندسی‌ شدهٔ دینی در ایران میباشیم .انتخاباتی که کلاهبرداری, فریب و دروغ ,تمامی بدنهٔ آن‌ را ساخته است . اکنون در شرایطی که نمایشی بودن و دروغین بودن آن‌ بر تمامی دنیا به طور فاحشی برای همه مبرهن است. کاندیداهای تندرو و فیلتر شدهٔ خود را به مردم معرفی‌ می‌کند تا باز هم بتوانند برای مدتی‌ دیگر ظلم و استثمار فکری و جسمی خود را بر مردم ایران تحمیل کنند.
با نگاهی‌ اجمالی به کاندیداهای منتخب به این نتیجه میرسیم که تمامی منتخبین از فیلتر رد شده کسانی‌ هستند که در کنار حکومت اقتدار و استبداد , دست در دست هم ، سیاستهای کثیف و مدون رهبری را گارانتی کرده و در پیشبرد آن‌ از هیچ کوششی دریغ نخواهند کرد.

با توجه به آنچه در ۸ ساله گذشته و در زمان دولت احمدی نژاد اتفاق افتاد ، این بار حکومت آخوندی بسیار محتاط تر دست به خطر کردن زده است و عده‌ یی مترسک و شارلاتان را وارد بازی انتخابات نموده تا قدرت اجرایی خود را به دست افراد کاملا هدایت شده به منصهٔ ظهور بگذارد ، کسانی‌ که محبوبیت خاتمی را ندارند ، مشروعیت رفسنجانی‌ را و از بی‌ مغزی احمدی نژاد هم در آنها آثاری نباشد .
بر هیچ کس پوشیده نیست که درشرایط فعلی , مردم ایران پتانسیل انجام هر گونه اعتراضی را دارند .
اقتصاد ورشکسته ، روابط بین المللی بی‌ اعتبار ، کشمکش‌های درونی نظام ، عروسکهای خیمه شب بازی سیاسی و در راس آنها خامنه‌ای که همگی‌ در مجموع از موقعیت بحرانی حکومت خبر میدهد .
ایران در حال حاضر انبار باروتی است که با جرقه‌ای منفجر خواهد شد.
سیاست دولت چیست؟
کنترل؟ آدم کشی‌ ؟ تبلیغات منفی‌ ؟ وعده‌های دروغین؟ ...
با اتکا به این فریبها منتظر حماسهٔ سیاسی هستند . کدام حماسه ؟ کدام مردم ؟ کدام دلخوشی ؟ کدام اعتماد ؟
ملتی که عام‌ترین مردم آن پی‌ به رمز این بازی‌ برده اند را دیگر نمی‌توان فریب داد.

رفسنجانی‌ را علم میکنند ، وارد بازی میکنند و هنوز بازی‌ شروع نشده او را حذف میکنند ، جناح بندی میکنند و میخواهند باز هم به انتخابات و دولت خود مشروعیت ببخشند ، غافل از اینکه آن‌ سبو بشکست و آن‌ پیمانه ریخت .
دوران طلای حکومت طولانی‌ زمانی‌ است که به سر آمده ، انتخابات امروز عرصه قدرت نمایی ، زور آزمایی ، عقده گشایی و کلاه برداری سیاسیون فسیلی چون رفسنجانی‌ است که هنوز نفسش از جنایتهای گذشته بوی خون میدهد .
عجیب است است که چنین انسانهایی هنوز با وقاحت تمام قول نجات ملت و حکومت را از ورطهٔ نابودی میدهند ، غافل از اینکه خود مهره سوخته ای بیش نیست و سران نظام تنها برای حفظ آبرو و وجهه سیاسی خود مجبور به تحمل این سیاهی لشگر از بازی‌ به در شده میباشند .
و اینک خامنه‌ای سکان دار نظام آخوندی در آخرین سخنرانی خود در سالگرد درگذشت خمینی اعتراف کرده هیچ نامزدی مد نظر من نیست تا دیگر چوب حمایت از ماری که در آستین خود پرورش داده است را نخورد .
در آخرین مراسم یادبود خمینی ، سخنرانی رئیس جمهور حذف میشود تا زهر چشمی از رئیس دولت آینده گرفته شود و این بار رهبر نظام با این تفکر که قدرت سیاسی بار دیگر بایستی در دستان خود مقام رهبری متمرکز باشد قدم به جلو گذشته است .
در پایان بایستی گفت تاریخ به ما نشان داده است که هیچ حکومت ظلم و جوری پایدار نخواهد ماند .
به امید سرنگونی راسیسم اسلامی و پیروزی مردم ، به امید دیدن جهانی‌ آزاد و برابر.


ماندانا همت 05.06.2013

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر