۱۳۹۱ آبان ۲۶, جمعه

من یک انسان زن هستم

من یک زن هستم.
من یک انسان مثل تو هستم.
من ابزار تو نیستم.
من ملک خصوصی تو نیستم.
من صاحب و مالک جسم و روان خودم هستم.
من ناموس تو نیستم.
من آشپز تو نیستم.
من کلفت تو نیستم.
من جوانمرد نیستم من جوان زن هستم .
من بر عهد و پیمان زنانگی ام می مانم.
من خودم برای خودم تصمیم می گیرم.
من ماشین سکس تو نیستم.
من جنس دوم نیستم.
من یک زن آزاد هستم.
من یک زن آزاده هستم.
من جنس موهای تو را دارم.
من حجاب اجباری تو را نمی خواهم.
من را تحقیرنکن چون من هم تحقیرت نمی کنم.
من خودم نوع لباسم را انتخاب می کنم.
من تصمیم می گیرم که آرایش بکنم یا نکنم.
من تصمیم می گیرم برقصم یا نرقصم.
من تصمیم می گیرم که با کی برقصم.
من تصمیم می گیرم که با یک زن یا با یک مرد زندگی کنم.
 من تصمیم می گیرم که بلند بخندم .
 من غیرت تو را نمی خواهم.
 من عشق تحمیلی تو را نمی خواهم.
من شجاعت تو را نمی خواهم من خودم شجاعم.
من خودم حق خودم را می گیرم.
من مسافرت می روم, تنهای ,تنها می روم.
من مسافرت می روم یا که با یار می روم.
من طاقت می یارم ,چرا که مرد نیستم ,بلکه یک زنم.
من دخالت و فضولی تو را نمی خواهم.
 من نیاز به تو به عنوان تکیه گاه ندارم.
من از تو اجازه برای هیچکاری نمی گیرم.
من مردسالاری تو را نمی خواهم.
من پدرسالاری تو را نمی خواهم.
من توصیه های مردانه تو را نمی خواهم.
من نمی خواهم که نوکر و کدبانوی تو باشم.
من قالیباف تو نیستم.
من خیاط تو نیستم.
من یک رختشور یا ماشین لباس شوئی نیستم.
من یک دستگاه جوجه کشی و تولید مثل نیستم.
من یک انسان زن هستم.
من برای دریافت گذرنامه از هیچ مردی اجازه نمی گیرم

 
  






۲۶ نظر:

  1. این نظر توسط نویسنده حذف شده است.

    پاسخحذف
  2. پر واضح است که دغدغه نویسنده چیست ، اما آیا بهتر نیست بیاییم انسان بودن را که در جامعه ما امری اضطراریست بجای زنانگی یا مردانگی ها مورد توجه قرار دهیم؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ممنون از اینکه متوجه دغدغه ما شدید.دقیقا ما هم بر انسان بودن و رعایت حقوق انسانی تاکیدداریم و 34 سال است که حقوق انسانی نیمی از مردم جامعه یعنی زنان به شدت نادیده گرفته می شود و توسط قوانین اسلامی حاکمیت,زنان مورد سرکوب سیستماتیک قرار می گیرند و تمام هم و غمشان ایجاد محدودیت برای زنان و آزار و اذیت روحی و جسمی آنان و افزودن به مشکلات زنان جامعه است.گوئی در جامعه نه فقری وجود دارد و نه اختلاس های میلیاردی و نه کسی مثل ستار زیر شکنجه فقط به خاطر وبلاگ نویسی کشته می شود .زنان مورد ستم مضاعف قرار دارند یکی به دلیل زن بودن و دیگری به دلیل انسان بودن چون قوانین جمهوری اسلامی اساسش ضد زن بودن و ضد انسان بودن است.
      البته موضوع "من یک انسان زن هستم" تازه آغاز یک سلسله از مباحثی است که آنها هم مجادله انگیز و بحث انگیز خواهند بود.
      البته نظرات تا کنونی پای این لینک نشان می دهد که قوانین ضد زن جمهوری اسلامی در جامعه دارای ریشه تفکرات مردسالارانه است.

      حذف
  3. خانم شما که به مرد به هیچ عنوان احتیاج نداری، همان بهتر که تنها زندگی کنی. مطمئن باش که جز پدر و مادرت، کسی کمترین اعتراضی به شیوه زندگی شما نخواهد داشت.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. مخاطب نوشته مردسالاری تفکرات مردها مورد نقد و انتقاد قرار گرفته است. آنهم تفکراتی که نگاهشان به زن ابزار گونه است.به دنبال برابری زنان و مردان نیستند.

      حذف
  4. بله... تو اینا نیستی... تو یک ترشیده هستی :دی

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. خوشم اومداااااا. جواب همه ی چرت و پرتای این ترشیده رو با 4 تا کلمه ی ساده دادی. ای ول ل ل ل ل...

      حذف
    2. کسی که انسان دیگری را ترشیده خطاب می کند نشان می دهد که چقدر به ارزشهای انسانی پایبند است.

      حذف
  5. خانم "جوان زن"
    شما خیاط نیستی، آشپز نیستی، رختشور نیستی،.........بمن بگو چی هستی؟ آیا هم اتاق هم نیستی؟ به عنوان "هم اتاق" وظیفه ات چیست؟ خرج خانه را که باید مرد بدهد، چون وظیفه مرد است که خرج دهد، بعد هم که لابد از سر کار آمد، باید زیر پای تو را جارو کند و رخت بشوید و ظرف تمیز کند و غذا جلویت بگذارد، چون شما نه آشپزی، نه رختشور، نه جاروکش و نه ظرفشوی. لابد انقدر هم "خانم" تشریف دارید که شوهر و شریک زندگی را با "نوکر" اشتباه گرفته اید! میشود بفرمایید جنابعالی جز "وبال گردن" چه چیزی هستید؟ چرا شما با کسی زندگی میکنی که حتی از تصور سکس کردن با وی هم اینطور مشمائز میشوید؟ پس فقط پول مفت و خانه مفتش را میخواهید؟ و تصور هم میفرمایید که بعد از قبول زندگی و مسولیت مشترک، به مرخصی مادام العمر هم رفته اید. پیشنهاد میکنم که اگر مردی تا این حد برای شما مشمائز کننده است، و تا این حد از بر عهده گرفتن مسولیت خانه و زندگی مشترک گریزان هستید، لطفی به ان مرد بخت برگشته بفرمایید و داغ "بله" را بر دلش بگذارید! تا از غم و غصه نبود شما دق مرگ شود! در اینصورت هم شما آزادی گرانقدرتان را حفظ میکنید که هر جا خواستید بروید، هم ان مرد بخت برگشته را از آزادی خویش محروم نکرده اید.
    خدا به شما بابت این محبتتان اجر عظیم عطا نماید!

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. تا حد زیادی گذشت آن عصر و دورانی که زنان عملا در خانه محبوس بودند و تفکرات مردسالارانه تلاش خود را برای حفظ وضع موجود کردند و می کنند که زنان وارد عرصه سیاست و اقتصاد و فرهنگ نشوند تا وابسته به مردان باقی بمانند.

      حذف
    2. خانم محترم:
      ١- شما حاضری که بیرون کار کنی و خرج خانه را بدهی، در عوض مرد در خانه کار کند و به کارهای خانه مثل آشپزی و بچه داری برسد که شما از انجام آنها اینقدر هم عار دارید؟ مثل کشور سوئد؟
      ٢- آیا اگر شما با شوهرت هر دو بیرون کار کردید، حاضری که مخارج خانه و زندگی را نصف به نصف بپردازی؟ یا آنکه میگی، مرد، چشمش کور زن گرفته باید خودش هم خرج خانه و زندگی مشترک را بدهد و زن "طبق قانون شرع اسلام" وظیفه پرداخت مخارج را ندارد؟یا اینکه میگی، پول خودم، مال خودم، پول شوهر هم مال خودم.
      ٣- آیا اصلا شما خودت را به اندازه مرد مسئول خانه و زندگی و مسائل مشترک میدانی؟
      ٤- شما هنوز جواب سوال قبلی مرا ندادی؟ شما چرا با مردی زندگی میکنی که از تصور انجام سکس با وی تا این حد مشمائز میشوید؟ انگیزه شما از این زندگی چیست؟ من تصور میکنم که اگر زندگی مشترک از سر علاقه باشد، قاعدتا سکس جز جدایی ناپذیر آنست. طبیعتا انجام سکس هم نه یک "وظیفه"، بلکه نوعی ابراز علاقه است و منطقا باید لذت بخش باشد. چرا شما باید با مردی زندگی کنید که تنها از سر "وظیفه" به همخوابگی با وی تن دهید؟ پول، موقعیت اجتماعی، طمع، فشار پدر و مادر ........!!!؟ در اینصورت آیا این گناه مرد است که از همسرش انتظار یک رابطه طبیعی را دارد، یا شما که از سر ترس یا طمع و یا از سر اجبار پدر و مادر و دیگران تن به رابطه داده اید؟ آیا این مرد است که باید سرزنش شود یا شما؟

      خانم محترم کسی که صحبت از مبارزه با مرد سالاری و حقوق مساوی زنان با مردان مینماید، باید خواهان مشارکت مساوی با مردان باشد و من بالشخصه چنین چیزی را در هیچ خانم ایرانی ندیدم. خانم ایرانی به محض اینکه صحبت از ضدیت با مرد سالاری کرد، منظورش آنست که میخواهد همان کارهایی را هم که انجام میداد، دیگر انجام ندهد. به عنوان مثال، شما چند تا خانم ایرانی کارمند میشناسید که تا زمانی که شوهر دارد، از جیب مبارکش مبلغی برای خانواده خرج کند؟ من که چنین "فرشته ای" را تابحال نه دیده ام و نه از دیگران شنیده ام.

      حذف
    3. دوست عزیز چرا بحث را شخصی می کنید.درست است که من فمینیست هستم ولی از کجا معلوم است که زن هستم.تازه زن یا مرد بودن من نقشی در گفتگو ما ندارد چنانچه زنانی که در مجلس جمهوری اسلامی هستند تفکرات ضد زن و مردسالارانه دارند.

      حذف
    4. دوست عزیز
      ١- خانم یا آقا بودن شما تاثیری در صحبتهای من ندارد. شما میتوانید هر جا که من به "شما" به عنوان یک "زن" اشاره کرده ام، آنرا با تعبیر و فهم خودتان از "زن" جابجا کنید و سوالات مرا پاسخ دهید.بنابر این از جنابعالی چه مرد چه زن خواهش میکنم که به سوالات من پاسخ دهید.

      ٢- شما خود را "فیمینیست" خوانده اید. این مرا بیاد مخالفت فیمینیستهای سرشناس ایران مثل خانم شادی صدر وکیل دادگستری میاندازد با طرحی که در مجلس رفته بود تا سقفی بر مهریه ها بگذارند و جلوی سو استفاده از مهریه را بگیرند. میشود لطف بفرمایید و بگویید که چرا با ان طرح مخالفت نمودید؟ آیا مگر صرف وجود مهریه از دید فمینیستها، مخالفت با کرامت و شخصیت "زن" نیست؟ من تابه حال نشنیده ام که هیچ فمینیستی از مهریه دفاع کند، چه رسد که سقفی هم بر ان قائل نباشد. میشود لطفا علت این دوگانگی و دو گویی را برای منهم توضیح دهید؟!

      ٣- شما متاسفانه اصل حرف مرا نفهمیدی.تمام مشکل شما از دید من، اینست که شما زنان را بصورت "قربانی" شرایطی جلوه میدهید، خارج از توان و کنترلشان، انهم بمنظور توجیه طلبکاری از مردان و نه مبارزه با سیستم مردسالار، و من معتقدم که بله، برخی از این شرایط متاسفانه از کنترل زنان و حتی مردان جامعه خارج است. اما بیشتر مسائلی که مطرح نموده اید نتیجه طمع خود زنان یا خانواده های آنها است. بیشتر این آسیبهایی که عنوان کرده اید، براحتی با کنار گذاشتن طمع، از بین میرود. مشکل اینست که زنان ما رابطه با مرد را به عنوان "فرصت تجاری" نگاه میکنند و بدن خود را به عنوان ابزار چانه زنی بکار میگیرند. تا وقتی هم که زن بدن خود را در ازای رفاه و پول میفروشد، آزادی وجود ندارد. یک ضرب المثل انگلیسی میگوید، کسی که برای "پول" ازدواج کند، "آزادیش" را فروخته است.

      ٤- شما را مبارز بر علیه سیستم مردسالار نمیدانم، بلکه شما را "ضد مرد" میدانم و به همین علت هم صحبتهای شما را "به خود" گرفته و توهین بخود میدانم. چرا شما را مبارز ضد مردسالاری نمیدانم؟ زیرا هر نوع مبارزه مترقی با سیستم مردسالار، باید بر برابری زن با مرد و یا "کار زن" با "کار مرد" مبتنی باشد، میخواهد ان کار وزارت و وکالت باشد یا رختشویی و ظرفشویی. استفاده از ان ادبیات آنچنانی که شما در تحقیر ظرفشویی و رختشویی بکار برده اید نه نشان از تلاش برای برابری دارد و نه اصلا عملی است. مگر میشود خانه و زندگی را جارو نکرد و تمیز ننمود؟ مگر میشود ظرفها را نشست و بچه داری نکرد؟ این کارها را یک نفر باید بکند، یا زن یا مرد.
      نه قربان، این ادبیات تنها نشان میدهد که گوینده، ارزش انسانها را با کارشان میسنجد و ارزش کار را هم با درآمد ان. بنابر این، چنین دیدی، نه تنها مترقی و عدالت خواهانه نیست، بلکه بسیار دید زشت، تحقیر آمیز، کاسب مسلک و بازاری است بر انسان، که ارزش انسانها را با پول توی جیبشان میسنجد. این ادبیات از تنها چیزی که کمترین نشانی ندارد، همان برابری طلبی است.

      حذف
    5. دوست عزیز ,برای اینکه بحث حالت شخصی پیدا نکند به طور دیگری به این موضوع می پردازم.به باور من جامعه می بایست در یک سری از آداب ، سنن ، رسوم ، فرهنگ و نوع نگاه خود به زنان ، دختران و همسران ، تجدید نظر و تحول ایجاد کند و هر چیزی که جنبه ستم جنسی دارد را برطرف کند که در این باره می توانیم به مواردی اشاره کنیم.
      1- در مواردی که بعد از ازدواج از ادامه تحصیل همسر جلوگیری می شود ( که هدف در جهت تسلط و به انقیاد در آوردن همسر و جلوگیری از استقلال مالی و در جهت وابسته کردن همسرصورت می گیرد) این تفکر مرد سالار تصور می کند از جدا شدن احتمالی همسر به این طریق جلوگیری خواهد کرد.
      2- عدم دادن مسئولیت مشخص به یک انسان بر اساس جنسیت ( در خانواده یا جامعه ) چراکه شغلها یا وظایف را نباید زنانه و مردانه کرد. در خانواده ها ، پدر و مادر جداً باید از دادن وظایف مشخص به دختران و پسران خود بر اساس جنسیت خود داری کنند و نباید مثلاً غذا درست کردن و آشپزی، تمیز کردن خانه ، خیاطی ، لباس شستن و... جز وظایف زنان و دختران خانه باشد ، بلکه همه ساکنان خانه باید در انجام همه کارها سهیم باشند ، بدون آنکه کار و یا وظیفه ای بر اساس جنسیت تعیین و تقسیم شود.
      3- بایستی با سنن عقب افتاده ای که با آن سر انسانها معامله می کنند مثل دادن جهیزیه ، شیر بها ، مهریه و... مقابله کرد. بایستی به شکل سنتی حق خواستگاری مطلق برای مردان خاتمه داد. چرا باید امکان انتخاب برای مردان نامحدود و برای زنان محدود به خواستگارها باشد؟
      4- چرا باید زن در خیلی از موارد ازهمسرش اجازه بگیرد و این رویه را خودش رعایت می کند و یا مجبور به رعایت می شود.
      5- چرا در جامعه روابط جنسی خارج از خانواده برای زنان بد شمرده می شود ولی در مقابل برای مردان افتخار است؟
      6- چرا اگر زن جوانتر از مرد باشد خوب است ولی اگر مرد جوانتر باشد به راحتی قابل قبول جامعه واقع نمی شود؟
      7- چرا باید بخش عمده قدرت مالی و قدرت سیاسی در دست مردان جامعه باشد؟
      8- چرا تفکر عقب افتاده ای به نام اهمیت پرده بکارت در جامعه همچنان وجود دارد؟
      9- چرا چند همسری حق مطلق مردان محسوب می شود؟
      10- چرا باید یه یک انسان (زن ) مثل برده یک انسان دیگر (مرد) برخورد نمود؟ چرا مردان احساس مالکیت بر زنان می کنند؟
      11- چرا تبعیض مشاغل علاوه بر قوانین در جامعه نیز وجود دارد؟
      12- چرا نباید قوانینی که قرار است در مورد زنان اعمال شود توسط خود زنان تدوین نشود؟ چرا قوانین را در مورد زنان ، مردان جامعه تدوین می کنند؟
      13- چرا جامعه معضلی به اسم ناموس پرستی دارد که جنایتهای بیشماری به نام دفاع از ناموس توسط مردان خانواده صورت می گیرد؟ چرا مردان خود را صاحب زنان می دانند؟
      14- چرا هر فردی بعد از تولد فامیلی پدر بر روی او گذاشته می شود؟ آیا سختی حاملگی را پدر می کشد یا مادر؟
      15- چرا فقط مردان می بایست بیرون کار کنند و زنان بچه داری و کارهای خانه را به عهده بگیرند؟
      16- چرا باید نگهداری فرزندان وظیفه مادر باشد ونه وظیفه هر دو و جامعه؟
      17- چرا باید خانه داری از وظایف مشخص زنان باشد؟ یک زن خانه دار پس از سالها سپری شدن عمرش چه حرفه ای را یاد گرفته است؟ کدامین حقوق بازنشستگی و کدامین بیمه را دارد؟ کدامین مدرک تحصیلی را در دوران خانه داری به دست می آورد؟ در صورت مرگ همسرش مشکلات اقتصادی خود را چگونه برطرف خواهد کرد؟ چگونه زن می تواند در چهارچوب خانه با جامعه ارتباط برقرار کند مانند مردان ؟ می بایست چیزی به نام زن کدبانوی خانه از فرهنگ جامعه زدوده شود.

      حذف
    6. این نظر توسط نویسنده حذف شده است.

      حذف
    7. حاضرم به تک تک این سوالات پاسخ دهم البته پس از انکه پاسخ پرسش های پیشین مرا دادی. از ان گذشته از آنجا که سوالات زیادی کرده ای و بسیاری از این سوالات به نوعی به هم مرتبطند، پس از گرفتن پاسخ سوالات پیشینم از شما،سوالات متعدد شما را مرتب، بازنویسی و خلاصه کرده و به آنها پاسخ خواهم داد. چیزی که در سوالات شما بطور مشترک وجود دارد معیارهای یک بام و دو هوایی است که برای قضاوت راجع به مردان و زنان اعمال میکنید که نشانگر اینست که شما برابری زن و مرد را با "مرد ستیزی" اشتباه گرفته اید.

      حذف
  6. من برای دریافت گذرنامه از هیچ مردی اجازه نمی گیرم .
    https://balatarin.com/topic/2012/11/17/1012248

    پاسخحذف
  7. نابربرای حقوقی مردان با زنان همچنان در سرتاسر دنیا وجود دارد ولی یکسان نیست.به عنوان مثال به گفنه ایرو نیوز : "اگر پشنهاد جدید کمیسیون اروپا تایید شود، چهل درصد از اعضای هیئت مدیره شرکت های بزرگ باید از اعضای زن تشکیل شده باشد. این سهمیه اجباری نخواهد بود اما بنا به گفته ویویان ردینگ، کمیسیر اتحادیه اروپا در امور دادگستری، این دستاورد خوبی است."

    پاسخحذف
  8. ابله مردی که نمیداند با این زنان، آنان نیز مرد نیستند. صبر کنید تا زنان واقعی بدنیا بیایند، بعد خواهید دید که چه مردانی باید باشید در برابر آن زنان.
    در برابر زنی که حس کلفت بودن دارد فقط میتوان نوکر بود یا در بالاترین حدش "ارباب"، بهر حال نمیتوان حس "مرد" بودن داشت.
    شما مردان هنوز فرق "نر" با "مرد" را هم انگار ندانسته اید!

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. امیدواریم نوشته شما, دوستان مردسالار ما را فقط کمی به تفکر وا دارد و به جای غرور مردانه کاذب ,از منطق گفتگو برای حل مشکلات استفاده کنند . باید بدانیم که مشکلاتی که در جامعه وجود دارد همه ما در آن به نوعی نقش داریم و سهیم هستیم.اگر برای طرف مقابل ارزش انسانی برابر قائل شویم مطمئنا در قبلشان جای خواهیم گرفت و دنیایی پر از مهر و نه کینه خواهیم داشت.

      حذف
    2. این نظر توسط نویسنده حذف شده است.

      حذف
    3. پرگار عزیز
      خودت جواب خودت را داده ای. بقول خودت، در مقابل زنی که حس کلفت بودن دارد، نمیتوان مرد بود و من در تکمیل حرفهایت اضافه میکنم که در مقابل زنی که خود را با پول و حساب بانکی و تعدادی سکه طلای مهریه تاخت میزند، اساسا مردی، تعبیری جز حساب بانکی لبالب از پول و خانه و ماشین و دیگر متعلقات و اموال مادی ندارد، تا بابت خدمات جنسی خانم در زیر لحاف، هزینه شود! اصلا چنین زنی حتی اگر مرد واقعی و راستین را جلوی رویش هم بگذاری، نمیبیند و نمیفهمد و درک نمیکند.

      حذف
  9. خیلی عالی است . من هم بعنوان یک مرد بسیار موافقم که یک زن باید در همه چیزها مشابه و هم ردیف مردان باشد . ولی در همه چیز . نه اینکه بعنوان یک باکره برای خود با سکه های طلا قیمت بگذارد و توقع داشته باشد که هر ماه مرد برایش پول تو جیبی بدهد که خرج خودش و خانه کند و نه اینکه مرد بدبخت هزار جور دروغ و قسم در اجتماع بخورد تا بتواند برای حضرت خانم و بچه هایش غذا و لوازم زندگی مهیا کند و زن بنشیند و بخورد و غر بزند و بگوید همخوابگی یعنی کار حیوانات و از این چیزها بدم می آید و شما مردها عین حیوان می مانید و بعد از اینکه مرد بدبخت بعد از هزار جور ادا و اطوارتان رفت سراغ زنهای دیگه مثل گربه ماده دنبالش کنید ببینید کجا و با کی هست مچش را بگیرید . اگر می خواهید همطراز مردان باشید باید مثل آنها به فکر باشید که با عقل و ذهن خودتان و با بازو و کار شرافتمندانه درآمد داشته باشید نه اینکه اگر همسرتان پولدار بود و خوب خرجتان می کرد شب بهش روی خوش نشون بدین و اگر بی پول بود شبها پشتتون را بهش بکنید . از نظر من تا زمانی که یک زن از زنانگیش برای خرج زندگی استفاده میکند , حالا میخواد با یک مرد باشه و همسر اون باشه یا با 10 تا مرد باشه و فاحشگی بکنه هیچ فرقی برای من نداره . موقعی شرافت داره که روی پای خودش بایسته و متکی به هیچ کس دیگری نباشه و افخارش به این نباشه که چند تا سکه مهریه اش میکنند . راستی به نظر شما چند تا از دختران این ممکلت حاضرند مهریه نگیرند ؟؟؟؟؟؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. شما اصلا رویتان می شود از کلمه باکره استفاده می کنید ?به نظر شما تحقیر آمیز نیست ?شما مرد عزیز خودتان باکره هستید?حضرت خانم و بچه هایش !!بچه های شما نیستند?بسیاری از مسائلی که آقایان به آن اشاره می کنند و می نالند چرا فقط تو ایران وجود دارد?نقش خود آقایان چه بوده است ?چرا این مشکلات در اروپا نیست ?از یک طرف دنبال زنان باکره هستید و بعد از همان زنان انتظار دارید که نیازهای سکس شما را برآورده کنند.تا دختر هستند به سرکوب جنسی خود مشغول باشند و بعد از ازدواج تبدیل به ماشین سکس آقایون شوند.
      دوست عزیز فاحشگی توهین آمیز است با چنین ادبیات و تفکری می خواهید تازه به شما روی خوش هم نشان دهند!?شرافت کسی داره که به انسان دیگری توهین نکند.

      حذف
    2. ١- غیر از تعبیری که این دوستمان با کاربرد کلمه "بچه هایش" بکار بردند با بقیه حرفهای ایشان موافقم. کسی که بدن خود را با پول تاخت میزند، نامی جز "خودفروش" ندارد. شما این را توهین آمیز میدانید؟ خوب حق هم دارید، اما این توهینی است که زن خودش بر خودش روا میکند و کسی هم غیر از خودش مسئول ان نیست. کسی که بدنش را با پول و خانه و اتومبیل و سکه های طلای مهریه تاخت میزند، جز "روسپی" نام دیگری ندارد.

      ٢- آیا اگر مردی باکره باشد، قضیه از دید شما فرقی میکند؟ چرا دختری که میداند در جامعه ای زندگی میکند که باکرگی برای دختر اهمیت دارد، تن به رابطه قبل از ازدواج میدهد؟ جواب خیلی روشن است. مردی را دیده که پولدار است و میخواهد به هر قیمتی بر او چنگ بیندازد. "نه" هم سرش نمیشود، بر خلاف ان چیزی که زنها همیشه به مردها میگویند، و بهترین راه را هم در سکس یافته است تا هم مرد مورد علاقه اش را در تنگنای اخلاقی بگذارد و هم از طریق سکس با احساسات و عواطفش بازی کند و راه خود را برای رسیدن به پول و امکانات هموار کند که اگر سر و تهش را ببینی چیزی جز خودفروشی نیست.
      حالا سوال این است که چرا من نوعی باید با چنین زنی زندگی نمایم؟ زنی که تنها جاذبه مرد برایش، محتویات جیب و حساب بانکی آقا است و برای رسیدن به ان هم از زیر پا گذاشتن چیزی ابایی ندارد، از جمله نرمهای اخلاقی جامعه.من بالشخصه شک دارم که چنین زنی بدنبال رابطه عشقی یا دست کم دوستانه با مرد است و اساسا نگاهش جز به جیب و حساب بانکی آقا، جای دیگری باشد.

      از ان گذشته چرا شما انتظار دارید که اگر زنی بر روی هر مردی دست گذاشت و وی را خواست، ان مرد حتما ان زن را قبول کند؟ اگر زنان این حق را دارند که بر سینه هر مردی که بهر دلیل نخواستند، دست رد بگذارند، چرا این حق را بطور مشابه، مردان ندارند؟ همانطور که زن میتواند و حق دارد که هر مردی را به هر دلیل رد کند، از جمله بخاطر کوتاهی، بلندی، جوانی، پیری، و غیره مرد هم حق دارد که هر زنی را که بهر دلیلی که مناسب ندید، نخواهد، از جمله به خاطر باکرگی. آیا قرار است که بعد از این آخوندها، شما بیایید و توی سر مردها بزنید و برایشان در زندگی خصوصی و عاطفی تکلیف معلوم کنید؟

      ٣- فرموده اید که مسائلی که ایران دارد هیچ جا ندارد. خوب مسائلی را هم که آمریکا دارد، هیچ جا ندارد. هر جامعه ای علاوه بر مسائل مشابهی که همه جای دنیا وجود دارد، مسائل منحصر بفردی هم دارد. آیا این چیز عجیبی است؟!!!
      اتفاقا از جمله مسائلی که ایران دارد و آمریکا ندارد، آنست که زن آمریکایی بطور عموم، مرد را "شریک زندگی" میداند نه ماشین پولسازی. علاقه زن آمریکایی هم بطور عموم به زندگی مشترک با مرد و سازش با وی است و نه استفاده یا سو استفاده از وضعیت مالی مرد و وصلت با مرد پولدار. اصلا در فرهنگ زن آمریکایی، چشمداشت به پول و درآمد مرد برای برقراری رابطه به "خودفروشی" تعبیر میشود. حتی به دختران جوان میگویند که اگر شما مردی را دوست ندارید و فقط به خاطر پولش با وی همخوابه میشوید و زندگی میکنید، این خودفروشی و روسپی گری است، در حالیکه برای زن ایرانی این اصلا ارزش و افتخار است که خود را روی گردن مرد ثروتمندی انداخته است و مثلا مهریه گرانتر اسباب فخر فروشی زنان نسبت به یکدیگر است. من جای شما بودم خانمهای ایرانی را با هیچ جای دیگر قیاس نمیکردم!

      حذف
  10. این نظر توسط نویسنده حذف شده است.

    پاسخحذف