جهانی را میخواهم که هیچ چیز و هیچ کس در آن مقدس نباشد . انسانی بر انسانی دیگر فرمان نراند و در آن تعصب و خرافه جایی نداشته باشد. جهانی را میخواهم که قانون آن نه توسط حکومتگران بلکه توسط خود مردم تدوین شود آن هم در تشکلات داوطلبانه اجتماعی و شوراهای خود گردان محلات ، کارخانه ها، ادارات ، دانشگاهها و... که انسانی برده انسانی دیگر نباشد و تمامی دولتها ، حکومت ها،احزاب و پارلمانهای آن منحل شود و قوانین نه توسط آنها در جهت منافع و امیال شخصی آنها و بر ضرر مردم که وسیله ا ی برای حکومت کردن و برتری انسانی بر انسانهای دیگر است بلکه قوانین توسط خود مردم آن هم در جهت منافع همگانی و در جهت آرامش ، آزادی و آسایش انسان تدوین شود.جهانی را میخواهم که در آن مرزی نباشد که مین ، پناهنده، مرزبان و زندان داشته باشد.جهانی را میخواهم که مذهب ، دولتها ، پلیس ، ارتش، خاک وطن،ملیت، تعصب، ناموس پرستی و... عواملی نباشند که خون انسانها را بر زمین بریزند.
جهانی را میخواهم با حقوق شهروندی برابر و بدون : جنگ و کشتار، انرژی اتمی، سلاح جنگی و تسلیحات نظامی، فقر و گرسنگی، دولت های ملی، زندان و زندان بان، مرز و سیم خاردار، ارتش و سربازی ، پلیس و نیروی انتظامی، فاصله طبقاتی ، شکنجه و اعدام ، سرمایه داری ، قوانین دولتها ، استبداد و دیکتاتوری ، امپریالیسم ، استثمار و استعمار، شاه و رهبر و رئیس جمهور، شهروند درجه 1 و ۲ ، نابرابری جنسیتی ، پارلمان دولتها ، نابرابری ها و تبعیض ها، دین و مذهب سیاسی در حکومت یا در قدرت سایه با توان اقتصادی هنگفت ، برتری نژادی ،اقتدار ، سلسله مراتب ، تمرکز قدرت، اتوریته ، سرور و صاحب ، حکومت ، حزب ، نیروگاه اتمی ، فقر، مرد سالاری ، الیت ، انباشت ثروت ، محیط زیست آلوده و ......
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر