۱۳۹۱ آبان ۲۳, سه‌شنبه

آیا سیاست کثیفه؟



اگر قرار بر این است که در مورد سیاست صحبت کنیم شاید بهتر باشد که ابتدا
تکلیف خود را با جمله های کلیشه ای جاری بر زبان این و آن که پیشتر نمونه
هایی از آنها ذکر شد روشن کنیم، زیرا کم نیستند افرادی که در موقعیتهای
پیش آمده از چنان آمادگی برخوردارند که با گفتن تنها یکی از این جملات
بصورت معجزه وار  آن را به مانند پتک بر ملاجمان بکوبند و دهانمان را از
فرط گیجی قفل کنند! آیا سیاست کثیف است؟ اساساً اگر از این دوستان سوال
شود که چرا چنین ادعایی دارند لیستی بلندبالا از موارد مختلف نظیر آدم
فروشیها، جنایتها، قتلها و غیره را که نشان دهنده ی کثیف بودن سیاست است
ردیف خواهند نمود! اما با ردیف کردن ده ها و بلکه صدها و یا حتی هزارها
گربه ی سیاه آیا میتوان ادعا کرد که گربه موجودی سیاه است!؟ مساله این
است که چنین رویکردی به سیاست نه تنها نتیجه بستن یکی از دو چشم و ندیدن
دستکم نیمی از واقعیت است بلکه نتیجه ی یک مغالطه ی حاصل از اختلاط مفهوم
سیاست با مفاهیمی نظیر قدرت است. بر این اساس مدعیان کثیف بودن سیاست از
آن جهت معتقدند سیاست کثیف است که از نظر آنها در عالم سیاست هر فرد یا
دسته تنها در پی له کردن دیگری برای رسیدن به قدرت بیشتر است. به عبارتی
می توان تصور کرد که از نظر اینان تنها قانون رسمی حاکم بر سیاست قانون
جنگل است! اما سوالی که اکنون میتوان مطرح نمود این است که با چنین
دیدگاهی آیا دیگر  جایی برای گنجاندن مبارزات زنان و مردان جهان در مسیر
رهایی بردگان از سلطه ی اربابان، رهایی زنان از سلطه ی مردان، رهایی
سیاهان از سلطه ی سفیدها و احقاق حقوقی نظیر برابری، حق رای و ... در
زمره ی امور سیاسی باقی می ماند!؟ بدیهی است که اگر سیاست کثیف باشد دیگر
نمی توان مبارزه برای رهایی انسان را امر سیاسی قلمداد نمود و اگر مبارزه
برای آزادی انسان امری سیاسی باشد در اینصورت فرضیه کثیف بودن سیاست
نادرست از کار در خواهد آمد. و این همان میدانی از سیاست است که معتقدان
به کثیف بودن سیاست چشم خود را بر روی آن بسته اند و آن را نمی بینند.
میدانی که در آن سیاست دیگر نه ابزاری برای قدرت طلبی بلکه نوعی کنش و
دخالتگری برای در هم شکستن هر نوع قدرت طلبی است. عرصه ای از سیاست که
تلاش مبارزان آن حاکم کردن قانون انسانیت بر روابط میان انسانهاست...

23 آبان 91

شاهین شهر پلیتیک

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر